آدام اسمیت Adam Smith یکی از تأثیرگذارترین چهرهها در اقتصاد جهان و صاحب نظریه جذاب “دست نامرئی” است که از او به عنوان مؤسس مکتب کلاسیک و پدر علم اقتصاد، عنوان کننده مسئله بازار آزاد و آزادی اقتصاد با در نظر گرفتن وظایف بسیار اندک برای دولت نیز یاد میشود. در این مطلب از سایت دکتر علوی سعی در بررسی دقیقتر زندگی نامه آدام اسمیت خواهیم داشت، با ما همراه باشید…
مروری بر کودکی و دوران ابتدایی تحصیل
آدام اسمیت که یک اقتصاددان سیاسی و فیلسوف اسکاتلندی بود با کتاب تأثیرگذار خود ثروت ملل (۱۷۷۶) به شهرت رسید. اسمیت پسر ناظر گمرک در کرکالدی، فایف، اسکاتلند بود. تاریخ دقیق تولد او مشخص نیست. با این حال، او در 5 ژوئن ۱۷۲۳ در کرکالدی غسل تعمید داده شده، پدرش حدود شش ماه قبل از تولدش فوت کرده بود. جزئیات زیادی از دوران کودکی اسمیت مشخص نیست، تنها می دانیم که او تک فرزند بود و پدرش هم آدام اسمیت نام داشت. چداگالد استوارت شاگرد اسمیت در سال ۱۷۹۳ خود در گزارش زندگی و نوشتههای آدام اسمیت، گزارش میدهد که شرایط اسمیت در دوران نوزادی ناتوان و بیمارگونه بود و نیاز به مراقبت تمام وقت داشته است.
خاطره ای تلخ و شیرین از کودکی
شاید یک حکایت از دوران کودکی اسمیت تکراری باشد اما خوب است اینجا هم بگوییم که مارگارت، مادر اسمیت، او را مرتباً به استراتنری، در حدود هفت مایلی شمال غربی کرکالدی میبرد تا برادرش را ملاقات کند. در یک ملاقات، زمانی که اسمیت فقط سه سال داشت، جلوی خانه عمویش بازی میکرد و توسط گروهی از کولیها ربوده شد. زنگ خطر پلیس به صدا درآمد و آدمربایان در جنگل لزلی در همان نزدیکی کشف و زیر گرفته شدند و در نتیجه کودک نوپا که در حال زاری بود توسط عمویش به سلامت به مادرش بازگردانده شد.
رفتن به کالج و شروع زندگی پر از دانش
در سن حدود پانزده سالگی، اسمیت به دانشگاه گلاسکو رفت و فلسفه اخلاق را زیر نظر فرانسیس هاچسون (که اسمیت او را هرگز فراموش نمیکرد) خواند. در سال ۱۷۴۰ او وارد کالج Balliol در آکسفورد شد، اما همانطور که ویلیام رابرت اسکات گفته است، “آکسفورد زمان او کمک چندانی به آنچه که قرار بود زندگی او باشد، نکرد” و او دانشگاه خود را در سال ۱۷۴۶ رها کرد.
او تحت تأثیر استانداردهای تدریس قرار نگرفت و دریافت که مانند بیشتر معلمان علاقه چندانی به تدریس ندارند. در نتیجه، او به اسکاتلند بازگشت و قبل از گرفتن پستی در دانشگاه گلاسکو شروع به سخنرانی در ادینبورگ کرد. از سال ۱۷۵۱، او استاد فلسفه اخلاق در دانشگاه گلاسکو بود. تدریس و سخنرانی او به طور گستردهای شهرت یافت و دانشجویانی را از سراسر اروپا جذب کرد. به صورت دقیقتر باید بگوییم که او در سال ۱۷۴۸ شروع به تحصیل و سخنرانیهای عمومی در ادینبورگ تحت حمایت لرد کامزکرد؛ پس از آن، در اواسط یا اواخر دهه ۲۰ زندگیاش، برای اولین بار فلسفه اقتصادی بدیهیها را توضیح داد. سیستم ساده آزادی طبیعی که او بعداً در تحقیق خود در مورد طبیعت و علل ثروت ملل به جهانیان اعلام کرد. در حدود سال ۱۷۵۰ او دیوید هیوم را ملاقات کرد که یکی از نزدیکترین دوستان او شد.
اوج گیری شهرت و موفقیت آدام اسمیت
در سال ۱۷۵۱ اسمیت به عنوان استاد منطق در دانشگاه گلاسکو منصوب شد و در سال ۱۷۵۲ به کرسی فلسفه اخلاق منتقل شد. سخنرانیهای او حوزههای اخلاق، بلاغت، فقه و اقتصاد سیاسی یا «پلیس و درآمد» را در بر میگرفت. در سال ۱۷۵۹ او نظریه احساسات اخلاقی خود را منتشر کرد که تحت تأثیر برخی از سخنرانیهای گلاسکو او بود. این اثر، که شهرت اسمیت را در زمان خودش تثبیت کرد، به توضیح تأیید و عدم تأیید اخلاقی میپردازد. او توضیح خود را، نه آن گونه که لرد سوم شفتسبری و هاچسون انجام داده بودند، بر اساس «احساس اخلاقی» خاص، و نه، مانند هیوم، تا حدی تعیین کننده بر فایده، بلکه بر اساس همدردی استوار میکرد.
در مورد اینکه تا چه اندازه بین تأکید اسمیت در احساسات اخلاقی بر همدردی به عنوان انگیزه اساسی انسانی و از سوی دیگر، نقش کلیدی منفعت شخصی در ثروت ملل، تناقض یا تضاد وجود دارد، اختلاف نظر زیادی وجود دارد. در مورد اول به نظر میرسد که او تأکید بیشتری بر هماهنگی کلی انگیزهها و فعالیتهای انسانی تحت یک مشیت مفید دارد، در حالی که در دومی، علی رغم موضوع کلی «دست نامرئی» که هماهنگی علایق را ترویج میکند، اسمیت چیزهای بیشتری مییابد. مواردی برای اشاره به موارد درگیری و خودخواهی محدود انگیزههای انسانی.
پیشنهاد ما برای مطالعه : زندگی نامه چارلز داروین
اسمیت در این زمان شروع به توجه بیشتر به فقه و اقتصاد سیاسی در سخنرانی خود کرد و کمتر به نظریههای اخلاقی خود پرداخت. از یادداشتهای سخنرانیهای او که توسط دانشجویی در حدود سال ۱۷۶۳ برداشته شد، که بعداً توسط E. Cannan ویرایش شد، میتوان برداشتی درباره توسعه ایدههای او در مورد اقتصاد سیاسی به دست آورد و از آنچه اسکات، کاشف و ناشر آن، به عنوان «پیش نویس اولیه بخشی از ثروت ملل، که تاریخ آن را حدود ۱۷۶۳ میداند» توصیف میکند.
در پایان سال ۱۷۶۳ اسمیت یک پست پرسود به عنوان معلم دوک جوان بوکلوش به دست آورد و از مقام استادی خود استعفا داد. از سال ۱۷۶۴ تا ۱۷۶۶ او با شاگردش بیشتر به فرانسه سفر کرد، جایی که با رهبران فکری مانند تورگو، دالامبر، آندره مورله، هلوتیوس و به ویژه فرانسوا کوئسنی، رئیس مکتب فیزیوکراسی آشنا شد.
مرگ و کارهای نیمه تمام
پس از بازگشت به خانه در کرکالدی، ده سال بعدش را وقف کارهای بزرگ خود کرد، که نتایجش در سال ۱۷۷۶ ظاهر شد. در سال ۱۷۷۸ او به عنوان کمیسر گمرک در اسکاتلند منصوب شد و با مادرش در ادینبورگ زندگی کرد و آدام پس از یک بیماری دردناک در ۱۷ ژوئیه ۱۷۹۰ درگذشت. او ظاهراً بخش قابل توجهی از درآمد خود را به بسیاری از اقدامات مخفیانه خیریه اختصاص داده بود.
کمی قبل از مرگش، اسمیت تقریباً تمام دست نوشتههایش را نابود کرد. به نظر میرسد در سالهای پایانی زندگی، دو رساله بزرگ را طراحی کرده بود، یکی درباره نظریه تاریخ حقوق و دیگری درباره علوم و هنر. مقالاتی که پس از مرگ منتشر شد (۱۷۹۵) احتمالاً حاوی بخشهایی از رساله آخرش است.
بررسی دقیق تر نظریات و ایده های آدام اسمیت
پس از مرور زندگی نامه آدام اسمیت اکنون در این بخش از مقاله، سعی داریم نگاهی عمیقتر به نظریات آدام اسمیت بیندازیم.
فلسفه و احساسات اخلاقی
در حدود سال ۱۷۵۰، او فیلسوف دیوید هیوم را ملاقات کرد. آنها در مورد آزادی، آزادی بیان و فلسفه اعتقادات مشابهی داشتند. این یک دوستی شخصی و فکری مهم برای اسمیت شد و نقش مهمی در فلسفه اخلاقی خودش ایفا کرد.
در سال ۱۷۵۹، او نظریه احساسات اخلاقی را منتشر کرد. این ایده را ایجاد کرد که در روابط انسانی، همدردی با افراد دیگر عنصر کلیدی اخلاق و رفتار انسانی است.
به گفته آدام: “هر قدر انسان خودخواه پنداشته نشود، ظاهراً اصولی در سرشت او وجود دارد که او را به بخت و اقبال دیگران علاقهمند میکند و شادی آنها را برای او ضروری میکند، هرچند جز لذت دیدن از آن چیزی به دست نمیآورد.”
این تمرکز بر همدردی ممکن است با نوشتههای بعدی او در زمینه اقتصاد، که بر این نکته تأکید میکرد که چگونه اقدامات خودخواهانه میتواند به خیر بزرگتر کمک کند، متناقض به نظر برسد. با این حال، اسمیت آگاه بود که در نظر گرفتن رفاه دیگران به احساس خوب بودن ما کمک میکند. همچنین جنبههای مختلف زندگی، جنبههای متفاوتی را برای افراد به ارمغان میآورد. به عنوان مثال، در طراحی یک کارخانه، شما به دنبال این هستید که کارآمدترین تصمیم را بگیرید (مثلاً تقسیم کار). در تصمیم گیری برای نحوه برخورد با فقرا، همدردی انسانی به عنصر مهم انتخاب فردی تبدیل شد.
آدام اسمیت و اقتصاد
اسمیت پس از فلسفه اخلاق بیشتر به موضوع اقتصاد سیاسی علاقهمند شد. او کتاب پیشگامانه خود “ثروت ملل” را در سال 1776 نوشت.
اسمیت به خصوص به مفهوم «تقسیم کار» و اینکه چگونه کارگران متخصص در یک کار خاص میتوانند بهرهوری کار را افزایش دهند و استانداردهای زندگی را بهبود بخشند، علاقهمند بود. او از مثال یک کارخانه سنجاق استفاده کرد تا توضیح دهد که چگونه تقسیم کار میتواند در عمل کار کند.
نظریه دست نامرئی چیست؟
اسمیت برخی از ایدههای موجود در مورد اقتصاد را روشن کرد و به رایج شدن مفهوم «دست نامرئی» در تولید کمک کرد. وی اظهار داشت که اگر مردم به دنبال به حداکثر رساندن منافع شخصی خود باشند، نتیجه کارآمدی برای کل جامعه خواهد داشت. این نشان میدهد که هیچ تعارضی بین دنبال کردن اهداف خودخواهانه و سود کل جامعه وجود ندارد. او همچنین نظریهای ارائه کرد که نشان میدهد تجارت آزاد به نفع همه است، حتی اگر شامل واردات کالاهای ارزان از خارج باشد.
میلتون فریدمن اظهار داشت که بزرگترین سهم آدام اسمیت این بود که نشان دهد تعاملات تجاری و اقتصادی میتواند برای هر دو طرف سودمند باشد و باعث بهتر شدن وضعیت همه شود. این در تضاد با دیدگاه موجود (معروف به دیدگاه مرکانتیلیستی) بود که کیک اقتصادی ثابت بود و بنابراین ثروتمند شدن به معنای کنار گذاشتن افراد دیگر است. این مهم بود زیرا اسمیت در عصر امپراتوری زندگی میکرد، جایی که کشورها میخواستند از ثروت سایر کشورها بهره برداری کنند. درک جدید اسمیت از اقتصاد نشان داد که شما میتوانید رفاه را افزایش دهید – نه از طریق تسخیر و دزدی، بلکه از طریق تجارت سودمند متقابل.
محدودیت های بازارهای آزاد
اسمیت علی رغم ارائه توجیهی برای جامعه سرمایه داری و عملکرد بازار، همچنین میدانست که کسبوکار خصوصی میتواند در صورت عدم بررسی مصرفکنندگان به استثمار آنها ختم شود. به ویژه، او نگران رشد قدرت انحصاری بود. او همچنین از تحمیل مالیاتهای مترقی «عادلانه» حمایت کرد که به نسبت بیشتر از ثروتمندان میگرفت تا فقیر.
اسمیت می گوید که: “خیلی غیرمنطقی نیست که ثروتمندان نه تنها به نسبت درآمدشان، بلکه چیزی بیشتر از آن نسبت به هزینههای عمومی کمک کنند.”