محمد کریم فضلی را میتوان یکی از موفقترین کارآفرینان جهان دانست چراکه جناب فضلی توانست یکی از بزرگترین هلدینگهای صنعتی ایران را بنیان گذار، بیش از 40 هزار شغل را ایجاد و بیش از 50 برند را مدیریت کند. در ادامه مروری بر زندگانی این کارآفرین برجسته کشورمان خواهیم داشت.
تولد
محمد کریم فضلی، در روز هفتم اردیبهشت ماه سال 1311 در سرکان، جنوب استان همدان، متولد شد. پدر او یکی از کسبه خوشنام شهر بود که دکان عطاری داشت و در کنار آن صابونسازی نیز میکرد.
در زمان کودکی محمد کریم، در شهر سرکان امکان تحصیل تا چهارم ابتدایی ممکن بود. از همین رو، برای ادامه تحصیل مجبور بود تا هر روز برای رسیدن به مدرسه مسیر 10 کیلومتری و کوهستانی سرکان تا تویسرکان را بپیماید.علاقه او به تحصیل باعث میشد تا در این راه خسته نشود. او حتی پس از مدرسه در حجره عطاری پدر کار میکرد، اما مرگ مادر در سن 13 سالگی زمانی که او در حال گذراندن کلاس ششم بود باعث شد تا دیگر نتواند ادامه تحصیل دهد.
محمد کریم فضلی از همان کودکی که مشغول به کار شده بود به فکر گسترش کسب و کار خانوادگیشان بود. به طور مثال، او در هر ماه لیستی از تمام درخواستهای مشتریانشان که در مغازه موجود نبود تهیه میکرد تا در پایان ماه به همراه پدر آنها را تهیه کنند و در نتیجه مشتریان از عملکرد آنها راضی باشند. محمد کریم ب مدت 7 سال و تا 20 سالگی در دکان پدر کار میکرد. در این سالها تجارب زیادی مثل نوشتن حساب دفتری، صابونسازی و مشتریمداری را کسب کرد . او در همان سن 20 سالگی ازدواج کرد، تصمیم گرفت تا برای پیشرفت در کار و زندگی به همراه همسرش به همدان مهاجرت کنند. خود محمد کریم تحصیل را مهمترین علت مهاجرت خویش میدانست و میگفت:
\”روزهای زیادی اندیشهام ادامه تحصیل بود. اغلب فکر میکردم حالا که بهدلیل نبود امکانات نتوانستهام تحصیل کنم، پس بهتر است بروم محیط بزرگتر تا اگر بشود، شبها تحصیل کنم و روزها کار کنم\”.
اولین کار محمد کریم فضلی در همدان
در اولین روزهای پس از مهاجرت به همدان، محمد کریم فضلی در یک تجارتخانه به عنوان تحصیلدار و منشی مشغول به کار شد. پس از سه ماه، زمانی که مدیر تجارتخانه انگیزه و نظم کاری محمد کریم را دید، او را به سمت حسابدار و دفترنویس تجارتخانه ارتقا داد. در همان روزهای اول محمد کریم فضلی متوجه یک نکته شد و آن این بود که از دانش کافی برای این کار برخوردار نیست. اما این مسئله برای او به معنی شانه خالی کردن از این مسئولیت نبود. او برای حل این چالش جهت یادگیری حسابداری بعد از زمان کار به آموزشگاهی در همدان میرود. محمد کریم فضلی با گذراندن دوره آموزش حسابداری و همچنین مطالعه دقیق دفاتر حسابداری تجارتخانه به تسلط خوبی در این کار رسید، به گونهای که دفاتر حسابداری او مورد تایید اداره دارایی بود هرچند او در این شغل تازه کار بود.
محمد کریم فضلی پس از یک سال کسب تجربه در امور حسابداری توانسته بود به تسلط کافی برای انجام این شغل برسد اما او اهداف و رویاهای بزرگتری در سر داشت. به همین علت تصمیم گرفت تا دومین مهاجرت بزرگ خود را انجام دهد و برای ادامه زندگی به تهران نقل مکان کند.
هجرت به تهران
محمد کریم فضلی در سال 1340 به تهران مهاجرت کرد، سالی که بحران بیکاری در تهران اوج گرفته بود. در نتیجه، محمد کریم هم مثل بسیاری دیگر در یافتن کاری مناسب ناکام بود. مدت بیکاری او آنقدر طولانی شد که دیگر حتی از پس هزینههای زندگی مثل اجاره خانه برنمیآمد. در همین احوال، یک روز صاحبخانه محمد کریم، به او پیشنهاد کرد تا در ازای حقوق ماهانه 250 تومان به کار حسابداری در یکی از حجرههای بازار مشغول شود. محمد کریم فضلی که روحیه کارآفرینی داشت، اینگونه پاسخ داد:
«من بهدنبال کارهای بزرگ هستم و میخواهم تلاش کنم که ان شاءا… هزاران نفر مشغول کار شوند و حقوق و درآمدشان هم حداقل ۱۰۰۰ تومان باشد، چون کسی با ۲۵۰ تومان و چنین مبلغهایی نمیتواند زندگی خود و خانوادهاش را اداره کند.»
اولین تولیدی محمد کریم فضلی
محمد کریم فضلی، به این علت که با روند تولید مواد شوینده و صابون آشنا بود، در اوایل دهه 40 خورشیدی کارگاه کوچکی را برای تولید مایع ظرفشویی تاسیس کرد. او در ابتدا تنها یک کارگر داشت که به محمد کریم در تولید مایع ظرفشویی و سفید کننده کمک میکرد. او انگیزه اولیه خود را برای تاسیس کارگاه تولیدی اینگونه بیان میکند:
«من چون علاقهمند به کار تولید و صنعت بودم و میدیدم که کشورهای پیشرفته با تکیه بر تولید و صنعت پویا و فعال به توسعه و عظمت رسیدهاند و ما بهرغم همه تواناییها و ظرفیتهای کمنظیرمان، به مصرفکننده محصولات بعضاً دست چندم آنها تبدیل شدهایم، به فکر افتادم که تمامی سعی و تلاشم را صرف کنم تا در کشور خودم بتوانم یک کار تولیدی و صنعتی بزرگ را پایهریزی کنم و از این راه سهم خود را به میهن و هم میهنانم ادا کنم. همیشه نگران و ناراحت بودم که چرا ما باید همه چیز را وارد کنیم و خود نظارهگر کار و پیشرفت دیگران باشیم؟ ناراحت کنندهتر اینکه میدیدم هموطنانم به مصرف کالاهای خارجی افتخار هم میکردند و دنبال این گونه کالاها بودند. بنابراین، با افرادی شروع به همکاری کردم که بتوانم از آنها کارهای تولیدی بیاموزم. چون میدیدم که از این طریق کارآفرینی بهخوبی امکانپذیر است.»
فروش و توسعه
محمد کریم فضلی به واسطه تجربهای که در فروش داشت، تلاش میکرد تا محصولش را در مغازههای مختلف بازار توزیع کند. در یکی از این تلاشها برای فروش، او به هتل هیلتون(هتل پارسیان استقلال) مراجعه میکند و با مسئول خرید این هتل، جمیل شرکا، ارتباط خوبی برقرار میکند. روزی، محمد کریم برای تحویل سفارشات مایع ظرفشویی به این هتل مراجعه میکند و آقای شرکا به او پیشنهاد میکند تا پودر ماشین لباس شویی تولید کند تا محصول او را جایگزین نمونه آمریکایی کند. محمد کریم از این پیشنهاد خوشحال میشود و مقداری پودر را به عنوان نمونه و برای آزمایش به کارگاه خود میبرد.
محمد کریم با بررسیهایی که انجام میدهد متوجه میشود که مواد اولیه این پودر آمریکایی مشابه پودر فوم است که با مراحل تولید آن آشناست. در نتیجه با خرید ابزارهایی مثل ماشین رنده صابون، 5 کیلو نمونه اولیه تولید میکند اما مورد تایید هتل هیلتون قرار نمیگیرد چراکه به اعتقاد آنها این پودر سفیدی و براقی نمونه آمریکایی را ندارد. محمد کریم فرصتی دوباره میگیرد و با اضافه کردن کمی سفید کننده پودری مشابه پودر آمریکایی میسازد. مسئولان هتل با دیدن نتیجه کار محمد کریم فضلی به او پیشنهاد تولید کل پودر مورد نیاز را میدهند.
چالش در تولید
هر چند محمد کریم پیشنهاد تولید پودر را پذیرفت ولی به علت کوچک بودن کارگاهش با چالشی جدی مواجه بود. او تصمیم گرفت تا با انتقال دستگاهها به منزل شخصیاش، و تبدیل خانه به کارگاه، تولیدش را شروع کند. محمد کریم به کمک همسرش توانست 1 تن پودر ماشین لباسشویی را تولید و به هتل ارسال کند. او اسم محصول خود را \”گلرنگ سوپر\” گذاشت. با توجه به موفقیت اولیه محصولش در هتل هیلتون و افزایش سفارشات او کارگاه خود را گسترش داد. همچنین تعداد کارگران خود را به 12 نفر افزایش داد.
در روند توسعه و رشد، محمد کریم فضلی تا سال 51 توانست تعداد کارگران خود را به 36 نفر برساند. در همین سال توانست چهار محصول دیگر یعنی جرمگیر، شیشهشور و نرم کننده لباس را به محصولات خود اضافه کند. و نام تجاری گلرنگ را تبدیل به نامی آشنا کند هر چند در دهه 50 این برند تحت عنوان محصولات پاکشو در بازار عرضه میشدند.
جنگ
پس از انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ تحمیلی تمام کشور با مسئله تامین ارز برای واردات مواد اولیه مواجه شده بود. از همینرو کارخانه محمد کریم فضلی یعنی گلرنگ به حالت نیمه تعطیل درآمد. او که نمیخواست تسلیم شرایط موجود شود به فکر تامین ارز افتاد. با بررسیهای فراوان متوجه شد که میتواند کالاهایی مثل میوه و سبزیجات و گز و سوهان را به انگلستان صادر کند.
محمد کریم فضلی، با شروع صادرات توانست ارز و منابع اولیه لازم برای از سرگیری تولید را به دست آورد. همانگونه که میخواست تا پایان جنگ توانست بدون تعدیل نیرو به مسیر خود ادامه دهد.
پس از جنگ با شروع دوران سازندگی، مجمد کریم فضلی توانست کسب و کار خود را گسترش دهد به گونهای که اکنون بیش از 50 شرکت وابسته به هلدینگ گلرنگ مثل اوه، سافتلن و فروشگاههای زنجیرهای کوروش در حال فعالیت هستند.
تجلیل از محمد کریم فضلی
از محمد کریم فضلی بسیار تجلیل شده است به طور مثال در سال 1384 لوح برترین کارآفرینان و کارفرمای نمونه کشور به او اهدا شد. در سال 1386 تندیس طلایی جشنواره بین المللی اقصاد سبز را دریافت کرد و همچنین به او لقب قهرمان صنعت داده شد. در سال 1399، محمد کریم فضلی دار فانی را وداع گفت و تمام مسئولیتهای او به پسرش مهدی انتقال یافت.