زندگی نامه زیگموند فروید
زیگیسموند شلومو فروید یا همان زیگموند فروید Sigmund Freud از خوش نامترین و کار بلدترین روانشناسان تاریخ است که با بیان مفهوم ناخودآگاه و ارائه نظریات مختلف در این زمینه مسیر جدیدی را به روی علم روانشناسی باز کرد. از او به عنوان پدر علم روانکاوی نیز یاد میشود، به طوری که پیش از فروید چیزی به عنوان «درمان از طریق گفتگو» وجود نداشت، از این روی و برای شناخت بیشتر وی، قصد داریم در این مطلب از سایت دکتر علوی به بررسی دیدگاهها و زندگی نامه زیگموند فروید به طور کامل بپردازیم.
تاریخ تولد و زادگاه زیگموند فروید
زیگموند فروید در ۶ می ۱۸۵۶ در پریبورگ واقع در جمهوری چک به دنیا آمد و بزرگترین فرزند از هشت فرزند بود. پدرش یاکوب فروید بازرگان پشم بود و از ازدواج نخستش دو پسر به نام امانوئل و فیلیپ داشت. فروید به پدرش احترام میگذاشت، اما رابطهاش با او سرد و گاهی خصمانه بود. بعدها از طریق تحلیل روانی متوجه شد احساساتش نسبت به والدینش آمیخته از ترس و نفرت، احترام و عشق بود.
رابطه عاطفی با مادر
مادرش آمالیا ناتانسون، همسر سوم یاکوب، زنی مهربان و فداکار بود. فروید و مادرش رابطه محکمی داشتند و فروید، در تمام طول زندگی خود آثار این رابطه را احساس میکرد. فروید موفقیت خود را تا حد زیادی مدیون باور داشتن مادرش به خود میدانست. مادرش به او علاقه شدیدی داشت به طوری که در خاطراتش نقل میکند، هر وقت میخواست درس بخواند مادرش سکوت را در خانه برقرار میکرد یا تنها چراغ نفتی خانه برای او بود و دیگران باید از شمع استفاده میکردند. در خانه، برادران و خواهرانش اجازه نداشتند نواختن سازی را یاد بگیرند زیرا صدایش مزاحم درس خواندن فروید میشد. مادر فروید در ۱۲ سپتامبر ۱۹۳۰ در ۹۵ سالگی، تنها ۹ سال پیش از پسرش فوت کرد.
اگرچه فروید دو برادر ناتنی بزرگتر داشت، اما به نظر میرسد که قویترین و البته مبهمترین وابستگی او به برادرزادهای به نام جان بود که یک سال هم بزرگتر از او بود؛ این علاقه مدلی از دوست صمیمی و رقیب نفرتانگیز را همزمان ارائه داد که بعدها برای نظریههای فروید هم الهام بخش بود.
استعداد درخشان ذاتی فروید از کودکی
خانواده یاکوب با مشکلات اقتصادی جدی روبهرو بود و زمانی که زیگموند به دنیا آمد در یک اتاق اجارهای که از یک قفلساز در شهر اشلاساگالاسا اجاره کرده بودند، زندگی میکردند. زمانی که فروید چهار ساله بود به وین نقل مکان کردند. او در یک مدرسه مقدماتی در لئوپولدشتات تحصیل کرد و در آنجا در یونانی، لاتین، تاریخ، ریاضیات و علوم عالی بود. فروید عاشق ادبیات بود و به زبانهای گوناگون مانند عبری و آلمانی به خوبی سخن میگفت. او در مدرسه توانست زبانهای لاتین، انگلیسی، فرانسه و یونانی را نیز بیاموزد و بعدها به زبانهای اسپانیایی و ایتالیایی نیز چیره شد.
فروید همه آثار شکسپیر، کانت، هگل، شوپهناور و نیچه را خوانده بود. عشق او به خواندن باعث شد که به کتاب فروشی محل بدهکار شود و عصبانیت پدرش را موجب گردد. فروید دانش آموز ممتازی بود و همیشه شاگرد اول میشد. او دیپلم خود را نیز یک سال زودتر و با شاگرد اولی گرفت.
ورود به دانشگاه علی رغم میل باطنی فروید
او در ۱۷ سالگی وارد دانشکده پزشکی دانشگاه وین شد، علت انتخاب رشته پزشکی این بود که، در آن زمان یهودیان تنها میتوانستند چند شغل محدود را انتخاب کنند که رشته پزشکی هم یکی از آنها بود. فروید به پزشکی علاقه چندانی نداشت اما درس خواندن در این رشته را وسیلهای برای انجام دادن تحقیقات علمی میدانست. پس از سپری شدن هشت سال طولانی سرانجام فروید توانست در سال ۱۸۸۱ در رشته پزشکی فارغالتحصیل شود.
گزارشهای دوستانی که در این دوره با او همراه بودند و همچنین نامههای به جامانده از فروید، حاکی از آن است که آنقدر که میبایست در مطالعات پزشکی سختکوش نبود؛ در عوض بیشتر بر پژوهش علمی متمرکز بود. با مدرک پزشکی که گرفت میتوانست به عنوان پزشک در بیمارستان عمومی وین استخدام شود. با این حال، او بیشتر به درمان اختلالات روانی علاقهمند شد، بنابراین تصمیم گرفت یک مطب خصوصی برای خود راه اندازی کند.
در اوایل کار خود، فروید بسیار تحت تأثیر کار دوست و همکار صمیمی خود، یوزف بروئر قرار گرفت. یوزف متوجه شده بود وقتی بیمار مضطرب را تشویق میکند تا در مورد ابتدای بروز علائم بیماری صحبت کند، علائم گاهی به تدریج فروکش میکنند.
پیشنهاد ما برای مطالعه : زندگی نامه آمانسیو اورتگا
ازدواج فروید
در زندگی نامه زیگموند فروید آمده است که او در ۱۳ سپتامبر ۱۸۹۲، بعد از چهار سال نامزدی با مارتا برنیز که نوه یک خاخام ارشد بود در هامبورگ ازدواج کرد و این زوج صاحب ۶ فرزند شدند. کوچکترین فرزندان فروید، آنا فروید، روانشناس با نفوذ و مدافع سرسخت نظریههای پدرش شد.
مرگ به دلیل لجاجت در کشیدن سیگار
در زندگی نامه زیگموند فروید آمده است که از سن ۲۴ سالگی سیگار کشیدن را آغاز کرد. او به سیگار برگ زیاد علاقه داشت و روزانه نزدیک به ۲۰ نخ سیگار میکشید. او بر این باور بود که سیگار کشیدن توانایی انسان برای انجام کار را افزایش داده و خودکنترلی را در انسان بهبود میبخشد. او حتی در ابتدا از طرفداران مصرف کوکایین بود، البته قبل آنٰکه عوارض کوکائین شناخته شود. زمانی که این ماده مخدر به عنوان یکی از مادههای شادیآور مصرف میشد، فروید بر این باور بود که کوکائین میتواند برای جلوگیری از افسردگی استفاده شود. حتی با پزشکان درباره این موضوع بحث و مشاجره داشت و او را نادان میپنداشت. پس از اینکه زیانهای کوکائین کشف شد اعتبار پزشکی زیگموند نیز تا اندازهای خدشهدار شد.
لجاجت در کشیدن سیگار موجب شد تا وی در ۱۹۲۳ به سرطان دهان مبتلا شود، البته پس از ابتلا نیز به کشیدن سیگار ادامه داد. از ۱۹۲۳ تا ۱۹۳۹، ۳۳ بار تحت عمل جراحی قرار گرفت. بالاخره در تاریخهای ۲۱ و ۲۲ سپتامبر تزریق دزهای معینی از مرفین باعث مرگ فروید در ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹ شد. سه روز بعد از مرگ فروید، جسد او در شمال لندن سوزانده شد.
نگاهی به زندگی حرفه ای و نظریه های او
علاوه بر مرور جزئیات در زندگی نامه زیگموند فروید باید بگوییم که زیگموند فروید به عنوان یک متخصص مغز و اعصاب، به طور گستردهای به عنوان پدر روانشناسی مدرن و توسعه دهنده اولیه فرآیند روانکاوی در جهان شناخته میشود. فروید را به حق میتوان تأثیرگذارترین قانون گذار روشنفکری در عصر خود نامید. آفرینش روانکاوی، در عین حال نظریه او درباره روان انسان، درمانی برای تسکین بیمارها و چشماندازی برای تفسیر فرهنگ و جامعه بود. علی رغم انتقادهای مکرر، تلاش برای رد صلاحیتهای فروید، نظریههای وی در علم روانشناسی حتی پس از مرگش قدرتمند باقی ماند.
اگر فیلیپ ریف، جامعهشناس آمریکایی زمانی اظهار داشت، «انسان روانشناس» بهعنوان تصور غالب در قرن بیستم، جایگزین مفاهیم قبلی مانند انسان سیاسی، مذهبی یا اقتصادی شده است، این امر تا حدودی به دلیل قدرت بینش و دیدگاه فروید بوده است.
مشکلات ریشه در کودکی هر انسان
فروید معتقد بود که رویدادهای دوران کودکی ما تأثیر زیادی بر زندگی بزرگسالی ما دارد و شخصیت ما را شکل میدهد. به عنوان مثال، اضطراب ناشی از تجربیات آسیب زا در گذشته یک فرد از آگاهی پنهان است و ممکن است در بزرگسالی مشکلاتی ایجاد کند (به شکل روان رنجوری)، بنابراین وقتی رفتار خود را برای خود یا دیگران توضیح میدهیم (فعالیت ذهنی آگاهانه)، به ندرت گزارشی واقعی از انگیزه خود ارائه میدهیم. این به این دلیل نیست که ما عمداً دروغ می گوییم. در حالی که انسانها فریب دهندگان بزرگ دیگران هستند؛ آنها حتی در خودفریبی مهارت بیشتری دارند.
آنا بیماری که نقطه عطف روانشناسی شد
فروید در سالهای شروع کار خود با ژوزف بروئر دوست شد. آن دو اغلب در مورد بعضی از بیماران بروئر از جمله آنا که شرح حال او محور اصلی تحول روانکاوی است، به بحث میپرداختند. آنا (نام واقعی برتا پاپنهایم) نقطه عطفی در زندگی یک نوروپاتولوژیست جوان وینی به نام زیگموند فروید بود. حتی بر مسیر آینده روانشناسی به عنوان یک کل تأثیر گذاشت.
Anna O. از هیستری رنج میبرد، وضعیتی که در آن بیمار علائم فیزیکی (مانند فلج، تشنج، توهم، از دست دادن تکلم) را بدون دلیل فیزیکی ظاهری نشان میدهد. فروید و یوزف بروئر با کمک به آنا در به یاد آوردن خاطرات فراموش شده و وقایع آسیب زا در درمان آنا موفق شدند.
در طول بحث با او، مشخص شد که وقتی سگی که از او متنفر بود از لیوان او نوشید، ترس از نوشیدن پیدا کرد. علائم دیگر او هنگام مراقبت از پدر بیمارش سرچشمه میگرفت. او نگرانی خود را برای بیماری او ابراز نکرد، اما بعداً در جریان روانکاوی آن را بیان کرد. به محض اینکه او فرصت داشت این افکار ناخودآگاه را آگاه کند، فلج او نیز ناپدید شد.
برویر با دوستش فروید در این مورد بحث کرد. از این بحثها نطفه ایدهای بیرون آمد که فروید باید تا پایان عمر دنبال میکرد. فروید در مطالعاتی در هیستری (۱۸۹۵) پیشنهاد کرد که علائم فیزیکی اغلب تظاهرات سطحی درگیریهای عمیق سرکوب شده هستند.
با این حال، فروید فقط توضیحی درباره یک بیماری خاص ارائه نمیکرد. او تلویحاً یک نظریه انقلابی جدید از خود روان انسان را پیشنهاد میکرد. این نظریه در نتیجه تحقیقات بالینی فروید “ذره به ذره” پدیدار شد و او را بر آن داشت که حداقل سه سطح از ذهن را مطرح کند.
نطریه کوه یخی چیست؟
فروید (۱۹۰۰، ۱۹۰۵) یک مدل توپوگرافی از ذهن ایجاد کرد که به موجب آن ویژگیهای ساختار و عملکرد ذهن را توصیف کرد. فروید از تشبیه یک کوه یخ برای توصیف سه سطح ذهن استفاده کرد.
در سطح آگاهی که متشکل از آن افکاری است که اکنون کانون توجه ما هستند و این به عنوان نوک کوه یخ دیده میشود. پیش آگاهی نیز شامل همه چیزهایی است که میتوان از حافظه بازیابی کرد. سومین و مهمترین منطقه ناخودآگاه است. در اینجا فرآیندهایی نهفته است که علت واقعی بیشتر رفتارها هستند. مانند کوه یخ، مهمترین بخش ذهن، بخشی است که نمیتوانید ببینید.
به عنوان مثال، فروید در سال ۱۹۱۵ دریافت که برخی از رویدادها و امیال اغلب برای بیماران او ترسناک یا دردناک هستند که نمیتوانند آن را تصدیق کنند و معتقد بود که چنین اطلاعاتی در ضمیر ناخودآگاه محبوس شده است. این میتواند از طریق روند سرکوب اتفاق بیفتد.
زیگموند فروید بر اهمیت ضمیر ناخودآگاه تاکید کرد و یک فرض اولیه نظریه فرویدی این است که ضمیر ناخودآگاه رفتار را تا حدی بیشتر از آنچه مردم گمان میکنند اداره میکند. در واقع، هدف روانکاوی، آگاه ساختن ناخودآگاه است.
دستگاه روانی چیست و چه بخش هایی دارد؟
فروید در سال ۱۹۲۳ بعداً مدل ساختاریتری از ذهن را توسعه داد که شامل نهادهای id، ego، و superego بود.
فروید “دستگاه روانی” را طراحی کرد که نواحی فیزیکی درون مغز نیستند، بلکه مفهوم سازی های فرضی از عملکردهای مهم ذهنی ما هستند.
id، ego و superego معمولاً به عنوان سه بخش اساسی شخصیت انسان مفهوم سازی شدهاند.
فروید فرض میکرد که id در سطح ناخودآگاه بر اساس اصل لذت (رضایت از ارضای غرایز اساسی) عمل میکند. این شناسه شامل دو نوع غریزه (یا محرکه) زیستی است که فروید آنها را اروس و تاناتوس نامیده است.
اروس یا غریزه زندگی به فرد کمک میکند تا زنده بماند. فعالیتهای حیاتی مانند تنفس، غذا خوردن و رابطه جنسی را هدایت میکند. انرژی ایجاد شده توسط غرایز زندگی به عنوان میل جنسی شناخته میشود.
در مقابل، تاناتوس یا غریزه مرگ به عنوان مجموعهای از نیروهای مخرب موجود در همه انسانها در نظر گرفته میشود. هنگامی که این انرژی به سمت بیرون و به سمت دیگران هدایت میشود، به صورت پرخاشگری و خشونت بیان میشود. فروید معتقد بود که اروس از تاناتوس قویتر است، بنابراین مردم را قادر میسازد تا به جای خود تخریبی، زنده بمانند.
نفس در دوران نوزادی از id رشد میکند. هدف ایگو ارضای خواستههای id به روشی ایمن و قابل قبول اجتماعی است. بر خلاف id، ایگو از اصل واقعیت پیروی میکند زیرا در ذهن خودآگاه و ناخودآگاه عمل میکند.
سوپرایگو در اوایل کودکی (زمانی که کودک با والدین همجنس خود هویت پیدا میکند) رشد میکند و مسئول اطمینان از رعایت استانداردهای اخلاقی است. سوپرایگو بر اساس اصل اخلاق عمل میکند و ما را برمی انگیزد تا به شیوهای اجتماعی مسئولیت پذیر و قابل قبول رفتار کنیم.
معضل اساسی همه وجود انسان این است که هر یک از عناصر دستگاه روانی از ما خواستههایی میکند که با دو عنصر دیگر ناسازگار است و بدین ترتیب درگیری درونی اجتناب ناپذیر است.
به عنوان مثال، سوپرایگو میتواند در صورت رعایت نکردن قوانین، احساس گناه را در فرد ایجاد کند. وقتی بین اهداف id و superego تعارض وجود دارد، ایگو باید به عنوان داور عمل کند و این تعارض را میانجیگری کند. ایگو میتواند مکانیسمهای دفاعی مختلفی را به کار گیرد تا از غلبه بر اضطراب جلوگیری کند.
دستاورد های زیگموند فروید:
بزرگترین دستاورد زیگموند فروید ممکن است اختراع روانکاوی باشد، یک روش درمانی از طریق گفتگو بین بیمار و روانکاو برای رفع مشکلات روانی که از تعارضات در ناخودآگاه ناشی میشوند. فروید تکنیکهای درمانی مانند استفاده از (free association) و (transference) را توسعه داد و نقش محوری آنها را در فرآیند تحلیلی برجسته کرد.
یکی از دستاوردهای مهم فروید همچنین بازتعریف جنسیت به شکلهای کودکانه آن بود که منجر به تدوین کمپلکس اودیپوس (Oedipus complex) به عنوان محور اصلی نظریه روانکاوی شد.
تحلیل او از رویاها به عنوان برآوردهای آرزو، به او الگوهایی برای تحلیل بالینی تشکیل علائم و مکانیسمهای زیربنایی سرکوب داد. بر اساس این مبانی فروید نظریه خود را از ناخودآگاه تفصیل کرد و به ساختار روان شامل id (ذات)، ego (خود) و super-ego (فرامن) رسید.
فروید نظریه ای در خصوص وجود libido (شهوت) ارائه داد. انرژی جنسی که با آن فرآیندها و ساختارهای روان شکل میگیرند و باعث پیدایش پیوستگیهای عاطفی میشود. طبق این نظریه، death drive (غرض مرگ)، منبع تکرار وابسته، نفرت، تجاوز و گناه نورولژيكی را نیز ارائه کرد.
فروید همچنین تفسیر و نقدهایی از دین و فرهنگ در جوامع ارائه داد.
با مطالعه زندگینامه فروید متوجه دستاوردهای بزرگی از او و تاثیرش در علم روانشناسی می شویم.
برخی از آثار مهم زیگموند فروید
زیگموند فروید بیش از ۳۲۰ کتاب، مقاله و انشا نوشته است که بسیاری از آنها به فارسی نیز ترجمه شدهاند. انتخاب یک کتاب خواندنی از فروید بستگی به علاقه و هدف شما دارد، اما برخی از کتابهای معروف و مؤثر او عبارتند:
• کتاب تعبیر رویا (The Interpretation of Dreams): در این کتاب فروید نظریه خود را درباره رویاها به عنوان برآوردهای آرزو که با استفاده از نمادگرایی ناخودآگاه را نشان میدهند، بیان میکند.
• کتاب روانپاتولوژی زندگی روزمره (The Psychopathology of Everyday Life): در این کتاب فروید به بررسی چندین انحراف که در زندگی روزمره رخ میدهند، مانند فراموش کردن نامها، لغزش زبان (Freudian slips) و خطاهای گفتار و خاطرات پنهان میپردازد.
• کتاب سه مقاله درباره نظریه جنسیت (Three Essays on the Theory of Sexuality): در این کتاب فروید نظریه خود را درباره تکامل جنسی انسان و مفاهیم مهم دیگر مانند کمپلکس اودیپوس، حسادت آلت تناسلی و ترس خصایش را شرح میدهد.
• کتاب جک و رابطه آن با ناخودآگاه (Jokes and Their Relation to the Unconscious): در این کتاب فروید مشاهده میکند که جکها، مانند رویاها، ممکن است به خواستهای ناخودآگاه یا خاطرات مربوط باشند.
• کتاب مقدمات روانکاوي (A General Introduction to Psychoanalysis): در این کتاب معروف فروید نظریه خود را درباره روانکاوي شامل ناخودآگاه، نظريه عصبي و رويا شرح مي دهد.
سایر آثار فروید:
- روانکاوی و تحریم زناشویی با محارم
- توتم و تابو
- اصول و مبانی روان شناسی
- روان شناسی آینده یک پندار
- پیدایش روانکاوی درباره هیستری
- مهمترین گزارش های آموزشی تاریخ روانکاوی
- پسیکانالیز روانکاوی برای همه
- تفسیر خواب
- موسی و یکتا پرستی
- کاربرد تداعی آزاد در روانکاوی کلاسیک
- پنج گفتار از فروید
- پنج گفتار در بیان روانکاوی
- تمدن و ملالتهای آن
- اصول روانکاوی بالینی
- مبانی روانکاوی
- آسیب شناسی روانی زندگی روزمره
- تعبیر خواب و بیماریهای روانی و روانکاوی