ری کراک Ray Kroc یک کارآفرین آمریکایی بود که بیشتر به دلیل گسترش مک دونالد از یک رستوران محلی به سودآورترین رستوران در جهان شناخته شد. در این مطلب از سایت دکتر علوی به بررسی دقیقتر زندگی نامه ری کراک و اسرار زندگی پر از پشتکار وی خواهیم پرداخت. ری کراک بیشتر دهههای اول زندگی حرفهای خود را با فروش لیوانهای کاغذی و دستگاههای میلک شیک گذراند. پس از کشف یک رستوران معروف همبرگر در کالیفرنیا که متعلق به ریچارد و موریس مکدونالد بود، با برادران مک دونالد وارد تجارت شد و امتیاز مک دونالد را در سال ۱۹۵۵ راه اندازی کرد. کراک این شرکت را به طور کامل در سال ۱۹۶۱ خریداری کرد و دستورالعملهای عملیاتی دقیق او به تبدیل شدن مک دونالد به بزرگترین رستوران جهان کمک کرد.
خلاصه داستان زندگی
چگونه میتوانید یک کسب و کار موفق مانند یک رستوران جهانی مانند McDonald’s ایجاد کنید و در سن ۵۲ سالگی یک شبه به موفقیتی بزرگ تبدیل شود؟ همانطور که ری کراک گفت: “من یک شبه موفق شدم، اما ۳۰ سال این یک شب طول کشید.”
ری کراک کی بود؟
ریموند آلبرت کراک، معروف به ری کراک، یک تاجر آمریکایی بود که انقلابی در صنعت فست فود به وجود آورد و مک دونالد را به بزرگترین زنجیره فست فود در جهان تبدیل کرد. زمانی که توسط مدرسه بازرگانی هاروارد به عنوان «معادل هنری فورد در بخش خدمات» نامیده میشد، کراک شروعی متوسط داشت. در ابتدا، او اقلام مختلفی مانند لیوان کاغذی، مخلوط کن میلک شیک را قبل از تماس با برادران مکدونالد، که یک فروشگاه فست فود کوچک اما محبوب در کالیفرنیا داشتند، در سن ۵۱ سالگی میفروخت. متعاقباً امتیاز شرکت مکدونالد در مقیاس کوچک را به دست آورد و آن را به یکی از موفقترین فست فودها در جهان تبدیل کرد. Ray Croc سرانجام در سن ۵۹ سالگی این شرکت را خرید. او همچنین از استانداردسازی استفاده کرد تا اطمینان حاصل کند که طعم محصولات غذایی مک دونالد در همه فروشگاهها یکسان باشد. کراک با سیستم عامل و تحویل جدید و توسعه یافته صنعت رستوران آمریکا را متحول کرد. تا زمان مرگ او، این زنجیره دارای ۷۵۰۰ شعبه در سراسر جهان با فروش ناخالص ۸ میلیارد دلار بود.
دوران کودکی و سال های اولیه
ریموند آلبرت کراک در ۵ اکتبر ۱۹۰۲ در اوک پارک که در آن زمان روستایی در مجاورت شهر شیکاگو در ایالت ایلینویز بود، به دنیا آمد. هر دو والدین او اهل چک بودند و ری فرزند ارشد آنها بود.
پدرش آلویس “لوئیس” کراک، اصالتا اهل روستای بواسی در نزدیکی پلزئو در بوهم، مردی با نظم و انضباط عالی بود. او با استخدام در شرکت تلگراف، وسترن یونیون، به مقام بالایی در سازمان رسید. او همچنین یک طرفدار بیسبال بود، دیوانگی که ری از او به ارث برده بود.
مادرش، رز مری نی هراچ، در ایلینوی به دنیا آمد. او خانمی مهربان و خانه دار بود. او همچنین پیانو مینواخت و با آموزش دادن به کودکان و بزرگسالان پول بیشتری به دست میآورد. ری نیز پیانو را از او آموخت و تمایلی طبیعی به آن نشان میداد.
او دو خواهر و برادر کوچکتر به نامهای رابرت و لورن و باب داشت. آنها تمایلات بسیار متفاوتی داشتند و اغلب حتی صحبت کردن با یکدیگر برایشان مشکل بود. با این حال، آنها با بزرگتر شدن به هم نزدیکتر شدند.
در حالی که باب اهل مطالعه بود، ری چیزی جز این بود. او اغلب با طرحهای بدیع، رؤیای طرحهای مفصلی برای عملی کردن داشت و لقب «دنی خیالپرداز» را به خود اختصاص میداد. ری از دوران کودکی خود عزم و اطمینان زیادی از خود نشان داد. او همچنین پسری باهوش و سخت کوش بود. در حالی که در مدرسه لینکلن در اوک پارک تحصیل میکرد، در مناظرهها عالی بود و نشان داد که میتواند به راحتی مردم را متقاعد کند.
در حین تحصیل در دبیرستان، با انجام کارهای عجیب و غریب در خواربار فروشی یا داروخانه شروع به کسب درآمد اضافی کرد. بعداً او شروع به فروش لیموناد در غرفهای بیرون از خانهاش کرد. این اولین حضور او در تجارت مواد غذایی بود.
در سال ۱۹۱۶، در سن ۱۴ سالگی، ری کراک به همراه دو تن از دوستانش، یک فروشگاه موسیقی به نام Ray Kroc Music Emporium افتتاح کردند و نتهای موسیقی را در حین نواختن پیانو به فروش میرساند. با این حال، پس از چند ماه تعطیل شد.
او سپس چند ماه در مغازه نوشابه فروشی عمویش کار کرد و در آنجا مهارت فروشندگی خود را بیشتر کرد. در آنجا بود که فهمید یک لبخند کوچک و نشان دادن اشتیاق میتواند باعث شود یک فرد بیش از آنچه واقعا در نظر دارد، خرید کند.
در سال ۱۹۱۷، پس از اتمام سال دوم تحصیلی، ری تصمیم گرفت به عنوان راننده آمبولانس به جنگ جهانی اول بپیوندد و امیدوار بود در خط مقدم خدمت کند. اما به عنوان یک نوجوان ۱۵ ساله، واجد شرایط انجام چنین خدماتی نبود.
ری کراک در مورد سن خود دروغ گفت و به صلیب سرخ آمریکا پیوست و متعاقبا برای آموزش به کانکتیکات فرستاده شد و پس از آن، قرار شد در فرانسه خدمت کند. اما جنگ قبل از اعزام او به خارج از کشور، به پایان رسید.
او سپس به شیکاگو بازگشت و به اصرار پدرش، دوباره به مدرسه لینکلن پیوست تا تحصیلات خود را تکمیل کند. اما او ایدههای جدیدی داشت و به همین دلیل یک بار دیگر مدرسه را رها کرد و آماده بود تا در دنیای واقعی سرمایه گذاری کند و زندگی خود را به دست آورد.
شروع کار حرفه ای ری کراک
در سال ۱۹۱۹، در سن ۱۷ سالگی، ری کراک کار خود را با فروش آغاز کرد و درآمد خود را به عنوان پیانیست در یک کلوپ شبانه یا به عنوان دی جی در ایستگاه رادیویی محلی تکمیل کرد. پس از آن، او یک سری شغل داشت و همه چیز را از املاک و مستغلات در فورت لادردیل تا لوازم جانبی و زیورآلات زنانه می فروخت.
او مدتی نیز به بورس اوراق بهادار آمریکا در نیویورک ملحق شد و به خواندن و ترجمه نمادها پرداخت. سرانجام در سن ۲۱ سالگی اولین شغل ثابت خود را به عنوان فروشنده در شرکت لیوانهای کاغذی به دست آورد. او جوان، جاه طلب و سخت کوش بود و به سراسر کشور سفر میکرد و لیوانهای کاغذی می فروخت. او به نیازهای مشتریان خود رسیدگی میکرد و همیشه با آنها در تماس بود. خیلی زود، او به عنوان یکی از فروشندگان برتر شرکت به حساب آمد.
در سال ۱۹۳۸، ری کراک هنگام فروش لیوانهای کاغذی با آقایی به نام ارل پرینس آشنا شد. او چیزی به نام “مولتی میکسر” اختراع کرده بود که در واقع یک میلک شیک با پنج دوک بود. معمولاً چنین شیکرهایی آن موقع دارای یک دوک بودند که هر بار یک میلک شیکر تولید میکردند، در حالی که آن «مولتی شیکر» میتوانست پنج لیوان همزمان تولید کند.
در آن زمان، پس از ۱۶ سال خدمت در شرکت لیوانهای کاغذی، او احساس ناامیدی میکرد. او که متوجه شد «مولتیمیکسر» پتانسیل بالایی دارد، حقوق بازاریابی انحصاری محصول را به دست آورد و در سن ۳۷ سالگی، کار مطمئن خود را رها کرد و Prince Castle Sales را تشکیل داد.
در ابتدا، استقبال خوب بود، فروش ۸۰۰۰ میکسر در یک سال اما به تدریج، اولویتهای مردم تغییر کرد و مشتریان اصلی او، رستورانها و فروشندگان آبنمای نوشابه در شهرها، شروع به آسیب دیدند و در نتیجه فروش او کاهش یافت. میکسرهای نوشیدنی ساحل همیلتون نیز رقابت شدیدی را ارائه کردند.
افتتاح مک دونالد
در سال ۱۹۵۴، از آنجایی که وضعیت نسبتا نامناسب وخیم بود، ری کراک متوجه شد که یکی از رستورانهای سان برناردینو همچنان میکسرهای خود را به صورت عمده سفارش میدهد. او که کنجکاو شد، از آنجا بازدید کرد و متوجه شد که این رستوران توسط دو برادر، ریچارد و موریس مکدونالد اداره میشود. با نگاهی به اطراف، متوجه شد که رستوران از فرمت خط مونتاژ برای تهیه و فروش حجم زیادی غذا در مدت زمان بسیار کوتاهی استفاده میکند. علاوه بر این، منو به چیزبرگر، همبرگر، سیب زمینی سرخ شده، نوشیدنی و میلک شیک محدود بود. اما فروش آنقدر زیاد بود که هشت میکسر او را به طور مداوم کار میکرد.
او با تعجب شروع به پرسه زدن در اطراف پارکینگ کرد و با مشتریانش صحبت کرد و متوجه شد که آنها مرتباً برای همبرگرهای ارزان اما خوشمزه و سیب زمینی سرخ کرده به اینجا میآیند. بلافاصله، او شروع به ترسیم رؤیای زنجیرهای از مک دونالد کرد که هر کدام از ۵ تا ۸ مولتی میکسر او استفاده میکردند.
هنگامی که او با برادران مک دونالد صحبت کرد، آنها در ابتدا هیچ علاقهای نشان ندادند. اما کراک آنها را متقاعد کرد که حقوق انحصاری فروش به روش مک دونالد را به آنها بدهد. او در آن زمان ۵۲ سال داشت و از دیابت و آرتروز هم رنج میبرد. با این حال، او میدانست که نباید فرصت را از دست بدهد.
در ۱۵ آوریل ۱۹۵۵، کراک اولین رستوران خود را در Des Plaines، ایلینویز افتتاح کرد. تا پایان سال، او دو مورد دیگر را هم افتتاح کرد. با فروش ۲۳۵۰۰۰ دلاری از قالب برادران مک دونالد استفاده میکرد و به نظافت توجه خاصی داشت. بعداً او شروع به فروش فرنچایز کرد و ۱٫۹٪ از فروش ناخالص را به دست آورد.
پیشنهاد ما برای مطالعه در همین زمینه : زندگینامه کلنل ساندرز
در آغاز دهه ۱۹۵۰، مکدونالد بسیار بزرگ شد و سود خوبی به همراه داشت. اما در همان زمان، درگیریهای مکرر بین کراک و برادران مکدونالد بر سر تغییراتی که کراک مایل بود ایجاد کند، شروع شد. بنابراین در سال ۱۹۶۱، کراک، مکدونالد را به مبلغ ۲٫۷ میلیون دلار خرید.
این انتقال بدون مشکل نبود. کراک انتظار داشت که این معامله شامل رستوران اصلی در سن برناردینو باشد. اما در آخرین لحظه، برادران حاضر به جدایی نشدند. در تلافی، کراک از دادن حق امتیازی که فقط به صورت شفاهی وعده داده بود، خودداری کرد.
او همچنین یک مکدونالد کاملاً جدید را در یک بلوک دورتر از فروشگاه اصلی افتتاح کرد، که اکنون «بیگ ام» نامیده میشود و برادران را مجبور کرد از تجارت دور شوند. کراک که آزاد بود کسب و کار خود را همان طور که فکر میکرد اداره کند، اکنون خیلی سریع شروع به گسترش کرد. تا سال ۱۹۶۵، این زنجیره دارای ۷۰۰ رستوران در ۴۴ ایالت بود.
در آوریل ۱۹۶۵، مک دونالد با قیمت ۲۲ دلار به ازای هر سهم وارد بورس شد. در عرض چند هفته قیمت سهام آن به ۴۹ دلار رسید و سود زیادی برای او به همراه داشت. در پایان این دهه، ۱۵۰۰ مکدونالد در سراسر جهان فعالیت میکردند که از حداکثر رؤیای کراک هم پیشی گرفت.
در سال ۱۹۶۵، کراک رئیس مکدونالد شد و یک برنامه آموزشی برای صاحبان امتیازات را با تاکید بر استانداردسازی عملیات و همچنین اتوماسیون آغاز کرد. او قوانین سختگیرانه ای در مورد روش پخت، اندازه هر محصول، بسته بندی و… وضع کرد تا طعم مک دونالد همبرگر در سراسر کشور یکسان باشد.
او تا سال ۱۹۶۸ به عنوان رئیس مک دونالد خدمت کرد. پس از آن، رئیس هیئت مدیره شد و تا سال ۱۹۷۷ این سمت را حفظ کرد. سرانجام از سال ۱۹۷۷ تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۴، رئیس ارشد این شرکت باقی ماند.
در سال ۱۹۷۷، پس از کناره گیری از سمت خود به عنوان رئیس هیئت مدیره، کراک توجه خود را به بیسبال معطوف کرد.
نوآوری های عمده ری کراک
ری کراک به عنوان یک سری نوآوری در صنعت خدمات غذایی شناخته شده است. مهمترین آنها این بود که او به جای حق رأی دادن سرزمینی، همانطور که در آن روزها رواج داشت، امتیازهای تک فروشگاهی را ارائه داد. اگرچه اعطای مجوزهای انحصاری برای یک بازار بزرگ به فرنچایز دهنده کمک کرد تا به سرعت درآمد کسب کند، فرنچایزهای تک فروشگاهی امکان کنترل بیشتری را فراهم کرده و به توسعه زنجیره کمک کردند. کراک آماده بود تا از پول آسان صرف نظر کند تا یک زنجیره شناخته شده با خدمات یکسان در سراسر کشور ایجاد کند.
کراک همچنین به علاقه فرنچایزها توجه کرد. برخلاف سایر رستورانهای زنجیرهای، او لوازم را با نرخ معقول میفروخت و مطمئن بود که سود کافی به دست میآورد، که به نوبه خود بیشتر به نفع او خواهد بود.
یکی دیگر از ایدههای نوآورانه او راه اندازی دانشگاه همبرگر در اوک بروک، در حومه غربی شیکاگو بود. پردیس بیش از ۸۰ هکتار است و ۳۲ ساعت آموزش به کارمندان رستوران در ماه اول ارائه میدهد. در ابتدا کراک بر درسها نظارت میکرد، اما اکنون از سخنرانیهای ضبط شده او استفاده میشود.
جالب است بدانید در دانشگاه همبرگر، که توسط Ray Kroc راه اندازی شده است، به دانش آموزان مدرک “همبرگرولوژی” با یک خرده سیب زمینی سرخ کرده ارائه میشود.
زندگی شخصی ری کراک
در سال ۱۹۲۲، ری کراک با معشوق دبیرستانی خود آتل فلمینگ ازدواج کرد. آنها یک دختر به نام مرلین کروک داشتند. این زوج در سال ۱۹۶۱ طلاق گرفتند.
در سال ۱۹۶۳ با جین دابینز گرین منشی ازدواج کرد. این ازدواج در سال ۱۹۶۸ به طلاق ختم شد.
در سال ۱۹۶۹ با جوآن بورلی اسمیت نی منسفیلد ازدواج کرد. آنها اولین بار در سال ۱۹۵۷ همدیگر را ملاقات کردند و سالها رابطه پنهانی داشتند.
کراک از دیابت و آرتریت رنج میبرد و الکلی هم بود. در سال ۱۹۸۰، پس از سکته مغزی، به دلیل اعتیاد به الکل در یک مرکز توانبخشی بستری شد. او در ۱۴ ژانویه ۱۹۸۴ در سن ۸۱ سالگی بر اثر نارسایی قلبی درگذشت و در پارک یادبود آل کامینو در سورنتو ولی، سن دیگو به خاک سپرده شد. در زمان مرگ کراک، ثروت شخصی او ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زده شد.